يوتيوب يکي از کاربرديترين پلتفرمهاي دنياي مجازي است. افراد بسياري از طريق آن کسب درآمد ميکنند و يک محيط کاربردي براي توليدکنندگان محتوا است. يکي از ويژگيهاي اين پلتفرم، يوتيوب هندل است. هندلها شناسههاي منحصربهفرد براي هر شخص در يوتيوب هستند. در ادامه با بررسي و نحوه ايجاد يوتيوب هندل با ما همراه باشيد.
يوتيوب هندل چيست؟
هندل، يک شناسه منحصربهفرد و يکتا براي هر کاربر در يوتيوب است. به عنوان مثال، شما در شبکه اجتماعي اينستاگرام يک يوزرنيم و نام کاربري مختص به خود را داريد. بنابراين، کاربران شما را به راحتي پيدا ميکنند. اين نام فقط براي شما است و شخص ديگري نميتواند از آن استفاده کند. در يوتيوب نيز براي راحتي و ارتباط کاربران با کانالها، يوتيوب هندل ايجاد شده است. در حال حاضر، کانالهاي يوتيوبي با ايجاد يک هندل به راحتي توسط کاربران شناسايي ميشوند.
هندل در يوتيوب چه مزايايي دارد؟
اگر کانال شما يک هندل اختصاصي داشته باشد، کاربران به راحتي آن را پيدا ميکنند. کسب و کار شما با ايجاد نام تجاري در شبکههاي مجازي بهتر ديده ميشود. نام شما در ذهن کاربران باقي ميماند و مردم به آساني کانال شما را در يوتيوب و حتي ساير پلتفرمها پيدا ميکنند.
مراحل ايجاد يوتيوب هندل و تغيير آن در موبايل و ويندوز
اگر هنوز هندل خود را انتخاب نکردهايد، ممکن است يوتيوب به طور خودکار براي شما آن را انتخاب کرده باشد. در اين صورت ميتوانيد آن را تغيير دهيد و بروزرساني کنيد. اگر کاربر ديگري همان شناسه را قبلاً انتخاب کرده باشد، انتخاب مجدد آن براي شما در دسترس نخواهد بود. بايد شناسهاي را انتخاب کنيد که قبلاً کسي آن را انتخاب نکرده است.
مراحل تغيير هندل يوتيوب در اندرويد و IOS:
در اپليکيشن يوتيوب، بر روي تصوير پروفايل خود کليک کنيد.
روي Your Channel کليک کنيد.
گزينه Edit Channel را انتخاب کنيد.
در زير قسمت Handle، هندل خود را پيدا کنيد.
براي تغيير هندل خود، روي گزينه Edit در سمت راست کليک کنيد.
هندل خود را اضافه کنيد و يا آن را تغيير دهيد. (اگر هندل انتخابي در دسترس نبود، از نمونه مشابه با آن استفاده کنيد).
مراحل تغيير و افزون هندل در ويندوز:
ابتدا وارد YouTube Studio شويد.
از منوي سمت چپ، Customization و سپس Basic info را انتخاب کنيد.
در قسمت Handle ميتوانيد هندل خود را ببينيد و آن را تغيير دهيد.
پس از اعمال تغييرات، روي گزينه Publish کليک کنيد تا هندل شما ثبت شود.
چگونه هندل يوتيوب مناسبي را براي خود انتخاب کنيم؟
هندل کانال شما بايد نمايانگر محتواي کانالتان باشد. اگر کانال مربوط به کسب و کارتان است، بهتر است نام کسب و کارتان را قرار دهيد. اگر محتواي کانال شما اشتراکگذاري لايف استايل شما است، ميتوانيد نام خود را انتخاب کنيد. بنابراين، بهترين کار اين است که نام انتخابي شما بيشترين وجه اشتراک با محتواي کانال را داشته باشد. پيشنهاد ما اين است که نام انتخابي را در تمامي پلتفرمها يکسان قرار دهيد تا بازدهي بهتري را شاهد باشيد.
نکات مهم براي انتخاب هندل در يوتيوب:
بايد بين 3 الي 30 کاراکتر باشد.
از کاراکترهاي الفبايي و اعداد تشکيل شود. (A-Z، a-z و 0-9)
ميتوانيد از خط تيره و نقطه استفاده کنيد.
بايد مطابق با قوانين و شرايط يوتيوب انتخاب شود.
هندل انتخاب را نميتوانيد مانند URL و يا شماره تلفن قرار دهيد.
هندلهايي که قبلاً کاربران انتخاب کردهاند، براي شما در دسترس نخواهد بود.
سخن پاياني
هندل در يوتيوب يک بخش مهم است که بازدهي کانال شما را افزايش ميدهد. هندل براي هر کاربر متمايز و متفاوت است و يک راه براي ديده شدن است. در اين مقاله نحوه ساخت و قرار دادن آن در يوتيوب و نکات مهم براي افزودن را بررسي کرديم.
اسم تلگرام شما یک مرحله مهم است زیرا به سایر کاربران راه آسانی برای یافتن شما در پلتفرم می دهد و به آنها کمک می کند هنگام ارسال پیام به شما یا اضافه کردن شما به گروه ها یا چت ها شناسایی کنند که شما چه کسی هستید. تیم راهنمالند در این مقاله برای شما عزیزان به بررسی اسم تلگرام می پردازد. شما با مطالعه این مقاله می توانید پاسخ سوالات خود را پیدا کنید. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
تلگرام یک پلتفرم ارتباطی است که از استفاده از آن برای ارتباط با دیگران در سراسر جهان استفاده می کنند. برای انتخاب اسم تلگرام، می توانید از تلفیق دو یا سه کلمه استفاده کنید. این کلمات می توانند به زبان فارسی، انگلیسی یا هر زبان دیگری باشند. این روش به شما اجازه می دهد تا نام کاربری مناسب و منحصر به فرد برای خودتان انتخاب کنید.
برای مثال، شما می توانید از ترکیب نام خانوادگی خود با نام کوچک خود استفاده کنید، یا از نام یک شخصیت معروف یا یک عبارت معروف در فرهنگ یا ادبیات محبوب خود استفاده کنید. این روش به شما اجازه می دهد تا نام کاربری خود را با شخصیت خود متفاوت کنید و به دیگران امکان می دهد تا شما را به راحتی شناسایی کنند.
لطفاً توجه داشته باشید که برای انتخاب نام کاربری مناسب در تلگرام، باید مطمئن شوید که نام کاربری انتخابی شما در تلگرام موجود نیست. برای این کار، می توانید به صفحه ثبت نام تلگرام مراجعه کنید و نام کاربری مورد نظر خود را وارد کنید. اگر نام کاربری مورد نظر شما در دسترس نباشد، می توانید آن را به عنوان نام کاربری خفن در تلگرام انتخاب کنید.
توجه به نکات مهم در انتخاب اسم تلگرام
برای انتخاب اسم تلگرام، می توانید از نکات زیر پیروی کنید:
انتخاب نام کاربری مناسب: نام کاربری مناسب برای تلگرام شما بستگی به کاربری شما در تلگرام دارد. اگر تلگرام را برای ارتباطات شخصی استفاده می کنید، می توانید نام کاربری خود را براساس نام و نام خانوادگی خود انتخاب کنید. اگر تلگرام را برای کسب و کار استفاده می کنید، می توانید نام کاربری خود را براساس نام کسب و کار خود انتخاب کنید.
استفاده از نام مستعار: اگر نام کاربری اصلی شما مشهور است، می توانید نام مستعار استفاده کنید. برای مثال، اگر نام کاربری اصلی شما «استاد محمد» است، می توانید نام مستعار «محمد_استاد» یا «استاد_محمد» را انتخاب کنید.
استفاده از نام مستعار بر اساس افراد مشهور یا سازمان: یک فرد را می توان به نام شخصی معروف، سازمان یا شخصیتی از کتاب، فیلم، نمایش تلویزیونی یا نمایش ویدیویی ملقب کرد.
استفاده از نام مستعار بر اساس فرشتگان: برخی از نام های مستعار بر اساس فرشتگان می توانند جذاب و معنادار باشند. برای مثال، «ایلماز»، «الشن»، «بغرا»، «بکتاش”، «تیمور»، «چاووش»، «ساتگین»، «ساتکین»، «سبکتین»، «سبحان قلی»، «شاهسون»، «شانلی»، «شاهقلی»، «شهرتاش»، «طرخان».
5. استفاده از نام مستعار بر اساس دخترانه و پسرانه: برای انتخاب نام مستعار جذاب برای دخترانه و پسرانه، می توانید از نام های مستعار جالب برای پسران و دختران استفاده کنید.
آیا اسم تلگرام باید شامل حروف انگلیسی و عدد باشد؟
نام کاربری در تلگرام باید بین 5 تا 32 کاراکتر باشد و می تواند شامل حروف انگلیسی (بدون حروف بزرگ و کوچک)، اعداد و یا نقطه باشد.
بنابراین، نام کاربری شما باید حداقل 5 کاراکتر و حداکثر 32 کاراکتر داشته باشد و می تواند شامل حروف انگلیسی، اعداد یا نقطه باشد. به عنوان مثال، شما می توانید نام کاربری خود را نام خانوادگی خود یا نام کسب و کار خود انتخاب کنید. برای مثال، اگر نام خانوادگی «رحمتی» و نام خود شما «محمد» است، می توانید نام کاربری خود را «محمد_رحمتی» یا «رحمتی_محمد» انتخاب کنید. اگر تلگرام را برای کسب و کار استفاده می کنید، می توانید نام کاربری خود را انتخاب کنید.
لطفاً توجه داشته باشید که نام کاربری تلگرام؛ حساس به بزرگی و کوچکی حروف انگلیسی است، بنابراین «رحمتی_ محمد» و «محمد_ رحمتی» دو نام کاربری متفاوت هستند.
روبیکا سوپراپلیکیشن ایرانی که در میان کاربران وطنی جایگاهی ویژه دارد، با ارائه خدماتی متنوع از جمله پیامرسان، شبکه اجتماعی روبینو، امکان کسب درآمد و تماشای فیلم و سریال به محبوبیت قابلتوجهی دست یافته است. با این حال ممکن است بنا به دلایل گوناگون، کاربری قصد حذف حساب کاربری خود را داشته باشد.
کاربران روبیکا به دلایل مختلفی ممکن است تصمیم به حذف اکانت روبیکا خود بگیرند. برخی از این دلایل میتواند شامل خستگی از استفاده از برنامه، عدم نیاز به آن و یا تمایل به افزایش حریم خصوصی باشد. اما صرف نظر از دلیل شما، حذف حساب کاربری روبیکا فرآیندی بسیار ساده و قابل انجام است. در این مقاله از راهنمالندبه شما آموزش میدهیم که چگونه حساب کاربری روبیکای خود را بهطور کامل و بدون هیچ مشکلی حذف کنید. بنابراین با ما تا انتهای این راهنمای گام به گام همراه باشید.
مراحل حذف حساب در روبیکا
قبل از حذف اکانت روبیکا لازم است چند نکته مهم را حتما در نظر بگیرید. ابتدا از تمام اطلاعات و محتوای ارزشمند خود در روبیکا مانند گفتگوها، تصاویر، ویدیوها و کانالها یک نسخه پشتیبان تهیه کنید. لذا این کار به شما اطمینان میدهد که حتی پس از حذف اکانت، به خاطرات و لحظاتتان در روبیکا دسترسی خواهید داشت. سپس کمی وقت بگذارید و دلیل حذف اکانت خود را بهطور کامل مشخص کنید. دانستن دلیل اصلی به شما کمک میکند تا در آینده در صورت تمایل، دوباره به روبیکا بازگردید یا از پلتفرمهای مشابه استفاده کنید.
همچنین حذف حساب روبیکا به معنای خداحافظی دائمی با تمام گروهها، کانالها و گفتگوهایتان در این پلتفرم است. بنابراین قبل از انجام این کار، از تمام پیامدهای این اقدام از جمله عدم دسترسی به مخاطبان و محتویات مرتبط آگاه باشید. توجه داشته باشید حذف اکانت روبیکا تصمیمی برگشتناپذیر است.
پس قبل از انجام این کار جوانب مختلف را به دقت بسنجید و از اینکه واقعاً میخواهید این کار را انجام دهید مطمئن شوید. در ضمن به یاد داشته باشید که در حال حاضر امکان حذف اکانت روبیکا از طریق وب وجود ندارد و باید حتماً از طریق اپلیکیشن روبیکا در گوشی هوشمند خود اقدام کنید. اکنون به فرآیند حذف اکانت در روبیکا خواهیم پرداخت که مراحل آن به شرح زیر است:
اپلیکیشن روبیکا را باز کنید.
قدم اول حذف اکانت روبیکا
1. سپس وارد بخش تنظیمات روبیکا شوید، برای این کار کافی است روی آیکون تنظیمات در سمت چپ – پایین کلیک کنید.
2. سپس روی گزینه حریم خصوصی و امنیت کلیک کنید.
دومین قدم دیلیت اکانت روبیکا
3. پس از اینکه وارد حریم خصوصی و امنیت شدید، در بخش پایین روی گزینه حذف حساب کاربری من کلیک کنید.
سومین قدم پاک کردن حساب کاربری روبیکا
4. با زدن گزینه حذف حساب کاربری من یک پاپ آپ برای شما باز خواهد شد که میپرسد مطمئنی میخوای اکانتت رو حذف کنی؟ روی تایید کلیک کنید.
چهارمین قدم دلت اکانت روبیکا
5. پس از اینکه دیلیت اکانت روبیکا را تایید کردید یک پیامک به شماره تلفن شما حاوی حذف اکانت روبیکا به شما ارسال خواهد شد، روی آن لینک کلیک کنید.
قدم 6 پاک کردن اکانت روبیکا
6. پس از اینکه روی لینک در پیامک های خود کلیک کردید وارد صفحه ای خواهید شد که در این بخش باید روی درخواست رمز کلیک کنید.
هفتمین قدم از دیلیت اکانت روبیکا
7. در این بخش کد تاییدی که به شماره تلفن شما فرستاده شده است را در کادر مربوطه وارد کرده و دکمه را بزنید.
توجه: اگر کد مورد نظر به شماره شما ارسال نشد، باید یک دقیقه صبر کنید تا دوباره روی دکمه کلیک کرده و کد مورد نظر را دریافت کنید.
آخرین قدم حذف اکانت روبیکا
8. و در آخر باید در کادر مربوطه دلایلی را که میخواهید اکانت خود را پاک کنید را نوشته و سپس روی دکمه حذف حساب کاربری کلیک کنید.
تبریک میگویم، شما توانستید به همین سادگی در عرض 5 دقیقه اکانت روبیکای خود را حذف کنید.
اگر قصد دارید استفاده از روبیکا را برای مدتی بهطور موقت متوقف کنید، خوشبختانه لازم نیست اکانت خود را بهصورت کامل حذف کنید. روبیکا دو گزینه جایگزین به شما ارائه میدهد تا بتوانید اطلاعات خود را ذخیره کرده و بعداً بهراحتی به حساب خود بازگردید:
خروج از حساب
با انتخاب این گزینه از حساب کاربری خود خارج میشوید و دیگر به محتوای آن دسترسی نخواهید داشت. اما اطلاعات شما در حساب کاربریتان دست نخورده باقی میماند و میتوانید بعداً با ورود دوباره به حساب کاربری خود به آنها دسترسی پیدا کنید.
غیرفعال کردن حساب
با انتخاب این گزینه، حساب شما برای سایر کاربران پنهان میشود و تا زمانی که دوباره آن را فعال کنید غیرقابل استفاده خواهد بود. همچنین حریم خصوصی شما بیشتر حفظ میشود، زیرا حساب شما برای دیگران قابل مشاهده نیست. از دریافت پیامها و اعلانهای روبیکا در زمانی که حساب شما غیرفعال است نیز جلوگیری میشود.
اکنون انتخاب بین خروج از حساب و غیرفعال کردن آن به نیازها و ترجیحات شما بستگی دارد. اگر فکر میکنید که به زودی به استفاده از روبیکا باز خواهید گشت، خروج از حساب ممکن است گزینه سادهتری باشد. اما اگر مطمئن نیستید که چه زمانی دوباره از روبیکا استفاده خواهید کرد یا حریم خصوصی برای شما از اهمیت بیشتری برخوردار است، غیرفعال کردن حساب گزینه بهتری برای شما است.
سوالات متداول در زمینه حذف اکانت روبیکا
در این بخش به سوالات پرتکرار در زمینه حذف اکانت روبیکا پاسخ خواهیم داد. خواندن این مشکلات برای شما مفید است زیرا ممکن است مشکلاتی که برای کاربران دیگری پیش آمده، برای شما نیز پیش بیاید.
اگر هنگام حذف اکانت روبیکای خود به مشکل خوردید و در بین سوالات متداول نبود، حتما در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
1. چرا روبیکا حذف نمیشه؟
همانطور که در مقاله چرا روبیکا حذف نمیشه توضیح دادیم، اگر اکانتتان را تازه باز کرده اید، و یا چند روز پیش به حذف اکانت روبیکا اقدام کرده اید و یا به شماره تلفنی که با آن روبیکا باز کرده اید دسترسی نداشته باشید، نمیتوانید اکانت روبیکای خود را دیلیت کنید.
2. آیا با حذف اکانت روبیکا تمامی اطلاعات من حذف خواهند شد؟
بله، با دیلیت اکانت روبیکا، تمامی اطلاعات شما به صورت کامل و برای همیشه حذف خواهد شدف و فعلا روبیکا امکان بازگردانی این اطلاعات را ارائه نکرده است.
3. آیا پس از حذف اکانت اکانت روبیکا، میتوانیم با همان شماره دوباره اکانت باز کنیم؟
بله، پس از اینکه اکانت روبیکای خود را حذف کرده اید میتوانید دوباره با همان شماره اکانت روبیکا باز کنید؛ توجه داشته باشید که این کار بدین معنا نیست که بتوانید همان اطلاعات قبلی خود را بازیابی خواهید کرد.
4. آیا حذف اکانت روبیکا در اندروید و آیفون متفاوت است؟
پاک کردن حساب کاربری روبیکا هیچ ارتباطی با این مورد ندارد، و تمامی قدم های پاک کردن حساب کاربری روبیکا، در هر دو مورد کامل مشابه هم میباشد.
5. آیا از طریق روبیکا وب نیز میتوان اکانت روبیکا را حذف کرد؟
متاسفانه روبیکا هنوز این مورد را به روبیکا وب اضافه نکرده است، لذا برای حذف اکانت روبیکا حتما باید از طریق اپلیکیشن اقدام کنید.
راهنمالند همراه شما در دنیای شبکههای اجتماعی
همانطور که در این مقاله بهطور کامل شرح داده شد، حذف اکانت روبیکا فرآیندی ساده و قابل انجام است که در چند مرحله کوتاه انجام میشود. با این حال قبل از انجام این کار، حتما نکات ذکر شده را در نظر بگیرید و از تصمیم خود اطمینان حاصل کنید. چراکه حذف حساب روبیکا تصمیمی برگشتناپذیر است و شما پس از آن به هیچ یک از اطلاعات و محتویات خود در این پلتفرم دسترسی نخواهید داشت.
علاوهبر این در نظر داشته باشید که راه حلهای جایگزینی مانند غیرفعال کردن حساب نیز وجود دارد که میتوانید به جای حذف کامل اکانت از آنها استفاده کنید. در نهایت امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد و به شما در تصمیمگیری نهایی در مورد حذف یا عدم حذف اکانت روبیکایتان کمک کرده باشیم.
جهان غرب (Westworld) یک سریال به سبک علمی تخیلی، رازآلود و درام، به تهیه کنندگی لیزا جوی و جاناتان نولان است که در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۱۶ اولین قسمت از فصل نخست آن در ایالات متحده امریکا منتشر شده است.
داستان سریال در عصر شکوفایی هوش مصنوعی جریان دارد؛ جایی که یک پارک (جهان غرب) پر از رباتهای انساننما طراحی شده است تا از میهمانان که انسانها هستند، پذیرایی کند. انسانها در جهان غرب بدون هیچ محدودیتی قادر به انجام هر کاری هستند؛ بدون اینکه رباتها توانایی آسیب رساندن به آنها را داشته باشند. همه چیز کاملاً خوب پیش میرود تا اینکه …
سریال West World علاوه بر نقشآفرینی ستارگانی همچون آنتونی هاپکینز، اد هریس، جفری رایت و وان ریچل وود، به دلیل ساخته شدن بر پایه مفاهیم فلسفی مثل درک موجودات از زندگی، قدرت اختیار و مفاهیمی مثل اینها همه چیزهای لازم برای موفقیت را دارد. فصل اول این سریال جزو بهترینهای تاریخ بود و توانست به تنهایی آمار خرید اکانت HBO را افزایش دهد.
این سریال در 4 فصل ساخته شد و پس از اتمام چهارمین فصل، ادامه ساخت آن از سوی HBO کنسل شد. کمپانی HBO دلیل آن را افت آمار بازدیدکنندگان در فصل چهارم اعلام کرد. با وجود اینکه 3 فصل اول سریال به مراتب بهتر از فصل 4 بودند و سریال در فصل آخر دچار افت شده بود، اما سریال به قدری محبوب بود که یک کمپین توسط طرفداران برای از سرگیری فیلمبرداری راهاندازی شد که متاسفانه تا این لحظه کارساز نبوده است. البته برخی معتقدند HBO به دلیل سرمایهگذاری روی سریالهای House of Dragon (خاندان اژدها) و The Last of Us (آخرین ما) از ادامه ساخت جهان غرب منصرف شده است.
با وجود کنسل شدن West World و ناتمام ماندن داستان آن در فصل چهارم، قطعا این سریال جزو بهترین سریال های رباتی سالهای اخیر است و با تماشای آن، علاوه بر اینکه لحظات هیجانانگیزی را تجربه خواهید کرد، دید شما نسبت به برخی موضوعات پیرامونتان تغییر خواهد کرد.
برای آشنایی بیشتر با زوایای پنهان این سریال، نقد سریال وست ورلد را بخوانید!
2. سریال رباتی Battlestar Galactica
سال اکران: 2004
ژانر: علمی تخیلی
(IMDB): 8.7
سریال سفینه فضایی گالاکتیگا جزو قدیمیترین سریال های رباتی است که درباره هوش مصنوعی، رباتها و تقابلشان با انسانها ساخته شده است. Battlestar Galactica ساخته سال 2004 محصول مشترک کشورهای آمریکا و کانادا بوده و با دریافت نمره 8.7 توانسته است رتبه 92 را در لیست 250 سریال برتر سایت IMDB ازآن خود کند.
داستان سریال در نقطه ای دور دست از جهان هستی روی می دهد؛ جایی که تمدن بشری دیگری بصورت مجموعهای از سیارهها که با نام دوازده کولونی شناخته می شوند، مشغول به حیات است. در حال حاضر این نسل از بشر در حال جنگ با سایلون هاست؛ موجوداتی که در واقع از همان رباتهایی پدید آمدهاند که سالها پیش انسانها خود آنها را به وجود آورده بودند و اکنون این رباتها که هوش و فناوری خود را گسترش دادهاند، با تکنیکهای خاص به جنگ با خالقان خود برخاستهاند.
در طی این چنگ و بر اثر یک انفجار هستهای، سایلونها تمامی دوازده سیاره را نابود میکنند و با جنگ فضایی تمامی سفینههای انسانها را نیز از بین میبرند. اما سفینه فضایی گالاکتیکا تنها سفینهای است که نجات پیدا میکند و بدین ترتیب مسئولیت سنگین نجات نسل بشر بر دوش سرنشینان این سفینه میفتد. حال آنها چارهای ندارند به جز اینکه از چنگ سایلون ها فرار کنند و با اسکان در سیارهای تازه به ادامه زندگی بپردازند تا بدین ترتیب نسل بشر به حیات ادامه دهد.
به این ترتیب سرنشینان سفینه با امید به افسانهای قدیمی که میگوید نسلی دیگر از انسانها در سیاره ای به نام “زمین”مشغول زندگی هستند، در فضای بیکران هستی به دنبال پناهگاهی برای ادامه حیات خود به حرکت در میآیند.
سریال Battlestar Galactica به خوبی این نکته را به تصویر میکشد که استفاده بیش از حد از تکنولوژی تا چه حد میتواند خطرناک باشد. شاید در نقطهای از زمان که ما ایستادهایم، انقراض نسل بشر به دست رباتها کمی اغراقآمیز به نظر برسد اما همین الان هم صاحب نظرانی در زمینه هوش مصنوعی هستند که درباره مخاطرات استفاده بی حد و حصر از این فناوری هشدار میدهند.
نکته مهم: قبل از دیدن این سریال باید یک فیلم به همین نام (Battlestar Galactica) را تماشا کنید تا از داستان آن به صورت کامل مطلع شوید.
3. Peripheral؛ سریال در مورد جهان های موازی
سال اکران: 2022
ژانر: علمی تخیلی
(IMDB): 7.6
شاید نتوانیتم سریال Peripheral را کاملاً جزو سریال های رباتی حساب کنیم اما قطعا جزو سریالهای قابل قبولی است که در حوزه هوش مصنوعی ساخته شده است. پخش این سریال در سال 2022 شروع شده و تا زمان نگارش این مقاله، فصل اول آن به اتمام رسیده و ساخت فصل دوم آن نیز تایید شده است. سریال محصول شبکه Amazon Prime است و فصل اول آن با دریافت امتیاز 8.1 از سایت IMDB توانسته رضایت بینندگان و منتقدین را جلب کند. به نظر میرسد شاهد شاهکار علمی تخیلی دیگری از سازندگان سریال West World هستیم.
“کلویی گریس مورتز” در نقش “فلین فیشر” نقش اصلی سریال را بر عهده دارد. او در مغازهای کار میکند که وظیفهشان پرینت سهبعدی سفارشاتی است که از مشتریان دریافت میکنند؛ آنقدر هم در کار خود خوب بوده که تبدیل به مسئول اصلی کارمندان شده است. او که حسابی درگیر زندگی روزمره خود و کارهای تکراری شده است، با استفاده بازیهای ویدیویی پیشرفته (چیزی شبیه گیمهای واقعیت مجازی) از روزمرگیهای خستهکننده خود فرار میکند؛ اگر سریال Mr. Robot را دیده باشید، میدانید که الیوت در مستر ربات هم تقریبا همین شرایط را دارد اما با این تفاوت که فرار از روزمرگی را با فعالیتهای چندان خوبی پیش نمیبرد.
فلین آنقدر کارش در بازیهای ویدیویی خوب و حرفهای است که حکم فرشته نجات برادرش را دارد. چون هروقت برادرش نمیتواند مرحلهای از بازی را رد کند، کار را به “فلین” میسپرد و آن را انجامشده تحویل میگیرد. حرفهای بودن و سرعت پیشرفت خیرهکننده آنها آنقدر سروصدا میکند که یک شرکت خاص، برای فلین یک سیستم جدید و ویژه بازی ویدیویی میفرستد تا آن را تست کند؛ سیستمی که سوپرایزهای زیادی را برای او در پیش خواهد داشت.
سیستم خاصی که برای “فلین” فرستاده شده است، تمام آرزوهای او را برای یافتن هدف، ارتباط عاشقانه و اتفاقات پرزرق و برق محقق میکند؛ آن هم در قالب چیزی که به نظر میرسد صرفا یک بازی ویدیویی است. اما هنوز متوجه نشده که این سیستم و آزمایش آن میتواند چه عواقبی را بهدنبال داشته باشد.
4. Black Mirror: یکی از متفاوت ترین سریال های رباتی
سال اکران: 2011
ژانر: علمی تخیلی
(IMDB): 8.7
میرسیم به سریال Black Mirror یا آینه سیاه که در واقع با داستان های فوق العاده زیبا و متفاوت سعی دارد اعتراضی نسبت به پیشرفت روزافزون تکنولوژی و اعتیاد مردم به آن را نشان دهد. نام این سریال در واقع اشاره دارد به صفحههای نمایش گوشیهای تلفن همراه، لپتاپها، تبلتها و سایر دستگاههای هوشمند که وابستگی به تکنولوژی را برای مردم در پی داشتهاند.
هر قسمت از سریال دارای ماجرایی مجزا و شخصیتهایی تازه است و قرار نیست که داستان پیوستهای را دنبال کنید. گفتنی است این سریال از سال 2011 تا 2013 در حال پخش بوده است و محصول مشترک شبکههای Netflix و Channel 4 میباشد. Black Mirror در 5 فصل و 23 قسمت ساخته شده و با دریافت نمره 8.8 از سایت IMDB توانسته رتبه بسیار خوب 64 را در لیست 250 سریال برتر تاریخ ازآن خود کند.
5. The Mandalorian
سال اکران: 2019
ژانر: اکشن
(IMDB): 8.7
نمیشد یک لیست از بهترین سریال های رباتی معرفی کنیم و نامی از عنوانهای مربوط به جنگ ستارگان به میان نیاوریم. پخش این سریال از تاریخ ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹ به صورت انحصاری از سرویس استریم دیزنی پلاس شروع شد و جان فاورو نویسندگی و تهیهکنندگی این سریال را بر عهده دارد. لازم به ذکر است سریال The Mandelorian در فرمت لایو-اکشن تولید شده است. تا کنون دو فصل از این سریال عرضه شده و با دریافت امتیاز 8.6 از سایت IMDB در جایگاه 86 لیست 250 سریال برتر تاریخ قرار گرفته است.
داستان سریال رباتی مندلورین حدود پنج سال بعد از رویدادهای فیلم «بازگشت جدای» رخ میدهد و پیرامون یک مندلورین به نام دین جارین است که سرنوشتش با یک بچه از نژاد یودا گره میخورد. اگر داستانهای جنگ ستارگان را عاشقانه دنبال کردهاید، پیشنهاد میکنیم این سریال را نیز از دست ندهید.
پیشنهاد فیلم: Arrival فیلمی است با جوی خاص که حول محور ارتباط انسانها با موجودات فضایی جربان دارد. اگر میخواهید در زمانی کوتاه، اثری متفاوت درباره موجودات بیگانه ببینید، آن هم فیلمی که تا کنون کمتر مثل آن را دیدهاید، میتوانید به جای سریالهای گفتهشده، این فیلم سینمایی را تماشا کنید. نقد فیلم Arrival به شما کمک خواهد کرد تا با زوایای پنهان و نکات مخفی این اثر جذاب آشنا شوید!
6. سریال رباتی Love Death and Robots
سال اکران: 2019
ژانر: ترسناک
(IMDB): 8.4
سریال “عشق مرگ و رباتها” از چند نظر با بقیهی سریالهای معرفی شده در این لیست تفاوت دارد. تفاوت اول که این سریال را بسیار خاص کرده است، انیمیشنی بودن آن است. تفاوت دوم، آنتولوژی خاص سریال است. آنتولوژی به سریالهایی گفته میشود که داستانشان در هر قسمت با قسمت قبل تفاوت دارد. خاص بودن آنتولوژی این سریال رباتی به خاطر عوض شدن سبک آن در هر بخش است. برای مثال ممکن است یک قسمت از سریال فضایی فانتزی اما قسمت بعدی آن ترسناک باشد.
تفاوت سوم سریال Love Death and Robots که آن را از سریال های رباتی دیگر متمایز میکند، پیچهای داستانی غافلگیر کننده ای است که تقریبا هیچوقت قابل پیشبینی نیستند. علاوه بر این، کوتاه بودن قسمتهای این سریال (بین 6 تا 20 دقیقه) باعث شده است تا به سادگی بتوان آن را تماشا کرد.
این سریال در 3 فصل و مجموعا 35 قسمت تولید و پخش شده است و میتوانید امتیازات آن در پلتفرمهای مختلف را در لیست زیر مشاهده کنید. خلاقیت، خاص بودن طنز تلخ آن و البته محبوبیت بالای این سریال باعث شده است تا نتفلیکس این سریال را برای فصل چهارم تمدید کند.
پلتفرم
امتیاز
IMDB
8.4
Rotten Tomatoes
85%
Common Sense Media
4/5
Google Reviews
4.8
جای کدام سریال رباتی در این لیست خالیست؟
اگر بخواهم نظر شخصی خودم را در به عنوان نویسنده این مقاله درباره بهترین سریال های رباتی سالهای اخیر بگویم، قطعا این عنوان را به مجموعه WestWorld خواهم داد که با وجود کنسل شدن انقلابی در این عرصه به پا کرد. اما نظر شما در این باره چیست؟ نظرات خود را در بخش دیدگاهها با ما و سایر کاربران نقد فارسی به اشتراک بگذارید!
جوکر (Joker) یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای دنیای سینما است و تا به حال در فیلمهای مختلفی از جمله Batman: The Dark Knight و Joker حضور داشته. جوکر به دلیل شخصیت روانشناختی که دارد، از کاراکترهای خاص سینما به شمار میرود. دیالوگ های جوکر بین طرفداران فیلم و سریال همیشه از محبوبیت خاصی برخوردار بوده و در شبکههای اجتماعی نیز زیاد به اشتراک گذاشته میشوند. در این پست بهترین و ماندگارترین دیالوگ های جوکر را باهم میبینیم.
ماندگارترین دیالوگ های جوکر
I used to think my life was a tragedy, but now I realize it’s a comedy (Joker)
قبلاً فکر می کردم زندگی من یک تراژدیه، اما حالا میفهمم که یه کمدیه!
What doesn’t kill you simply makes you stronger! (The Dark Knight)
چیزی که تورو نکشه، قویترت میکنه!
اگر به دنبال جملات تاثیرگذار هستید، مقالهی دیالوگ های فلسفی را از دست ندهید.
As you know, madness is like gravity: All it takes is a little push. (The Dark Knight)
همونطور که میدونی، دیوانگی مانند جاذبه است: تنها چیزی که لازم است کمی فشاره!
If you’re good at something, never do it for free. (The Dark Knight)
اگه کاریو خوب بلدی، هیچ وقت مجانی انجامش نده!
The only sensible way to live in this world is without rules. (The Dark Knight)
تنها راه منطقی برای زندگی تو این دنیا، زندگی کردن بدون قانونه!
You have nothing, nothing to threaten me with. Nothing to do with all your strength. (The Dark Knigh)
تو هیچی نداری، هیچی نداری که باهاش منو تهدید کنی؛ با همه قدرتت نمیتونی کاری کنی!
It’s funny. When I was a little boy and told people I was going to be a comedian, everyone laughed at me. Well, no one’s laughing now! (Joker)
جالبه. وقتی یه پسر بچه بودم و به مردم گفتم که قراره کمدین بشم، همه به من خندیدند. خوب، الان هیچ کس نمیخنده.
It’s not about the money, it’s about sending a message. Everything burns! (The Dark Knight)
مسئله فقط پول نیست، این برای فرستادن یه پیغامه؛ همه چیز میسوزه!
They need you right now, but when they don’t, they’ll cast you out like a leper. (he Dark Knight)
اونا همین الان بهت نیاز دارن؛ وقتی دیگه بهت نیاز نداشتن، مثل یه جذامی میندازنت دور!
Don’t test the monster in me! (The Dark Knight)
هیولای درون منو امتحان نکن!
I’m not good at future planning. I do not plan at all. Don’t know what I’m doing tomorrow. Do not have a day planner and don’t have a diary. I completely live in the now, not in the past, not in the future. (Joker)
من واسه برنامهریزی آینده خوب نیستم. اصلا برنامهریزی نمیکنم. نمیدونم فردا چی کار میکنم. برنامهریز روزانه و دفتر خاطرات ندارم. من کاملاً در حال زندگی می کنم، نه در گذشته، نه در آینده.
Does it depress you to know just how alone you really are? (The Dark Knight)
این ناراحتت میکنه که الان واقعا تنهایی؟
I don’t know why everyone is so rude, I don’t know why you are; I don’t want anything from you. (Joker)
نمیدونم چرا همه اینقدر بیادب هستند، نمیدونم چرا تو هم اینقدر بی ادبی. من چیزی از شما نمیخوام.
Some people want to see you fail. Disappoint them! (The Dark Knight)
بعضی آدما میخوان شکست خوردن تورو ببینن؛ نا امیدشون کن!
سینمای جهان پر است از فیلمها و سریالهایی که دیالوگهایشان حال ما را توصیف میکنند، رویاهایمان را به تصویر میکشند و بعضی وقتها میتوانند تلنگری برای تغییر مسیر زندگیمان باشند. در مقالههای زیر بهترین دیالوگها را میخوانید:
فرود 12 سفینه فضایی در نقاط مختلف زمین باعث میشود تا ارتش آمریکا یک زبانشناس (با بازی امی آدامز) و یک فیزیک دان (با بازی جرمی رنر) را به خدمت بگیرد تا بتواند با این موجودات غریبه ارتباط برقرار کند. به مشکل خوردن یکی از سفینهها با چین و افزایش تناقضها باعث میشود تا زمین در آستانه جنگ قرار بگیرد؛ جنگی که فقط میتواند با برقراری ارتباط با فضاییها از آن جلوگیری شود.
داستان فیلم arrival جذاب است اما نمیتوان اثر مثبت سایر المانها بر موفقیت فیلم را انکار کرد. فیلم برداری عالی، صحنههای چشم نواز و موسیقی عالی در ترکیب با فیلم نامهای خوب و داستانی خوش تراش باعث شده تا شاهد اثری استثنایی باشیم. اثری که رقبای چندانی در این سالها نداشته است.
شاید این فیلم در ابتدا برای کسانی که به امید دیدن یک فیلم اکشن به سینماها آمده بودند چندان جذاب نبوده باشد. موجوداتی فضایی که صداهای غیرقابل فهمی تولید میکنند و تنها راه ارتباطی منطقی با آنها، فهمیدن زبان نوشتاری آنهاست که شبیه ته ماندهی خشک قهوه در ته استکان است.
با جلو رفتن فیلم میبینیم که داستان فیلم، چندان هم نیازمند اکشنهای افراطی نیست. سوالاتی که در ذهن مخاطب شکل میگیرد باعث میشود تا arrival تنها در روی صفحه در جریان نباشد و مسیر خود را در ذهن مخاطب ادامه دهد؛ اتفاق خوبی که تا پایان فیلم و شاید تا بعد از آن هم ادامه داشت.
تنها چند دقیقه از فیلم کافیست تا مخاطب بفهمد که با یک روایت خطی حوصلهسر بر طرف نیست. حتی تکههای منسجم هم چندان منسجم نیستند و همه چیز را به بیننده تقدیم نمیکنند. زبان شناس داستان ما یک نقش باورپذیر با یک گذشته دردناک است که غم از دست دادن فرزندش را یدک میکشد. همین جزئیات و هنر کارگردان است که باعث میشود arrival را با سفینههای فضایی و موجودات عجیبش به خاطر آوریم.
قسمتهای وسط فیلم به نسبت قابل انتقاد است. شاید این نقطه از فیلم باشد که باعث شود عدهای تصمیم به چک کردن موبایل بگیرند یا به یاد کارهای مهمتر خود بیافتند. البته انتقاد زیادی به این اشخاص وارد نیست؛ کمبود جذابیت در این قسمت کاملا به چشم میآید. شاید اگر سایر المانهای فیلم نمیتوانستند این قسمت را به دوش بکشند، شاهد فروش 200 میلیون دلاری آن نبودیم.
چه عواملی موفقیت Arrival را رقم زدند؟
نگرش کلی فیلم یکی از عوامل اصلی موفقیت آن در گیشه بود. یک نگاه ضریف به نحوه ساخته شدن واقعیت و تاثیر زبان بر آن، چیزی نیست که بیشتر ما در زندگی روزمره به آن فکر کنیم. شاید حتی کارهایی مثل زبان شناسی از دید بسیاری از ما ساده یا بیاهمیت باشد. دیالوگ های arrival هم نقش زیادی در انتقال پیام فیلم داشتند.
فیلم arrival به ما ثابت کرد که بسیاری از واقعیتهای زندگی ما با کلمات معنا میگیرند. میتوان گفت که بسیار از مفاهیم اطراف ما بدون داشتن واژههای مخصوص به خود کاملا نامرئی میشوند. برای مثال میتوان به طیف رنگ سفید اشاره کرد. تماما واقعی، با هویتهای مجزا از هم اما وابسته به اسم برای اثبات وجود.
گنگ بودن زبان در 2 طرف یک ارتباط میتواند از این هم عمیقتر باشد. زمانی که واژهای برای نشان دادن احساسات نباشد، برداشتهای متفاوتی از احساسات به وجود میآید و در نتیجه اتفاقاتی میافتد که نباید. حقیقتی که اگر فیلم را ندیده باشید کمی دور از تصور است.
مفاهیم عمیق فیلم تنها عامل موفقیت آن نیست. جدا از برخی قسمتهای آن، کارگردان توانسته است حس کنجکاوی مخاطب را به خوبی تحریک کند، او را با خود همراه کند تا بتوانند در این مسابقه نفسگیر از بروز یک فاجعه جلوگیری کنند.
نکته آخری که به عنوان یک مخاطب من را جذب کرد، قسمتی بود که بعد از تماشای فیلم با خود نگه داشتم. یک برداشت ساده از حقیقتی که همیشه با آن سر و کار داریم. تصورات ما همیشه درست نیستند و نباید بر اساس آن تصمیم بگیریم.
تمام این موارد در کنار عوامل حرفهای در ساخت موسیقی، فیلم برداری و صد البته تیم بازیگری خوب باعث شد تا arrival یک اثر ماندگار باشد؛ اثری که قطعا ارزش دیده شدن را دارد.
اگر به آثاری با فضای غیرمرسوم علاقه دارید حتما نقد سریال leftovers را بخوانید تا سریال بعدی خود را پیدا کرده باشید.
نکات جالب در مورد فیلم Arrival
فیلم Arrival یکی از جالبترین ایدههای حال حاضر در مورد بیگانگان را به تصویر میکشد اما ساخت این فیلم آنقدر هم ساده نبوده که به نظر میرسد. در نظر داشتن ماهیت معمایی و البته خسته نکردن بیننده یک کار سخت است اما 2 حقیقت جالب در مورد فیلم نشان میدهد که کارگردان به خوبی توانسته است از عهده آن بربیاید.
جملهی آخر همسر ژنرال شنگ که به چینی بازگو شد حتی در سینما هم زیرنویس انگلیسی نداشت. حالت معماگونه در فیلم باز هم در صحنههای دیگر تکرار شد اما شاید اوج آن در این چند کلمهی چینی باشد.
زبان دایرهای که هپتاپادها از آن استفاده میکردند توسط زبان شناسان ساخته شده بود و زبانی واقعی و قابل استفاده بود. این زبان بیش از 100 عبارت تصویری داشت که حدود 70 مورد از آنها را در فیلم دیدیم.
با وجود این که Arrival نتیجه تلاش زیادی بود اما اکران شدنش بعد از Interstellar باعث شد تا مجبور باشند پایانبندی را عوض کنند. البته که پایان جدید هم خاص بود اما جالب است بدانید که پایان نسخه اولیه Arrival شباهت زیادی به Interstellar داشت.
نظرات کاربران در سایتهای مختلف درباره فیلم Arrival
خیلی زیباست! یه آرامش خاصی به بیننده منتقل می کنه… پایانشم غیرمنتظرست… به هیچ وجه از دستش ندین
فیلم عجیبی بود ، شاهکار نه ولی خوب بود ، امتیاز من ۷/۵ از ۱۰
اگه میان ستاره ای رو دوست داشتین اینم قطعا دوس دارین . شاهکاره فقد بعدش ی نقدیم بخونین اگه اخرش رو متوجه نشدین.
با این فیلم وارد دنیای شاهکارهای دنیس وینلوو شدم، همه فیلمهاش تاثیر گذار و موندگاره!
اگر فیلم را تماشا کرده باشید خیلی زود از ماجرا سر در میاورید؛ درست همان جایی که تریما گاسی شروع به صحبت میکند. البته قبل از این هم فضای فیلم به صورتی ساده و شفاف همه چیز را روشن میکند. طبقاتی بیشمار که گویی از ارتباط با هم عاجزند. 2 نفری که روی یک طبقه هستند با هم مکالماتی دارند اما فیلم کمی جلوتر میرود و تصوراتی که از هم سطحها داریم را به هم میریزد.
از نظر سایت نقد فارسی، پلتفرم با نگاهی ریزبین انسانها را تحلیل میکند. ذات انسانی که در زندگی روزمره غرق شده بود و حال از تمام نقابهای خود دور افتاده است. داستان قدم به قدم به پیش میرود و تلخی واقع گرایانه خود را به مخاطب میچشاند. حتی اگر ساختار پلتفرم واقع گرایانه نباشد و سکوهای متحرک منطقی به نظر نرسند.
سیستم چند صد طبقه در داستان ما تنها 2 نفر در هر طبقه دارد. بقای این 2 نفر وابسته به سکویی است که از طبقات بالا شروع به حرکت میکند، در هر طبقه چند دقیقه توقف میکند تا هر کسی هر قدر که میخواهد بخورد و بعد به طبقه پایین میرود. ساکنین هر طبقه میتوانند هر چقدر که میخواهند بخورند اما نمیتوانند هیچ چیز را انبار کنند. به این ترتیب پسماندههای طبقات بالا به طبقات پایین میرسد. سیستمی که از همان ابتدا ذهن مخاطب را درگیر طبقات انتهایی پلتفرم میکند؛ البته اگر در این دنیای نمادین، انتهایی برای این سیستم وجود داشته باشد.
داستان جایی جالب میشود که میفهمید در انتهای هر ماه، جای افراد به صورت اتفاقی با هم عوض میشود. با این وجود کسی مایل به برقراری ارتباط با سایر طبقات نیست. طبقات بالا هیچ ارزشی برای طبقات پایینتر قائل نیستند و تنها میخواهند بیشتر مصرف کنند. نمود بارز این کار را زمانی میبینید که تریماگاسی بعد از خوردن غذای خود در طبقه 48، با تمام نفرت آب دهان خود را روی غذای پسمانده پرت میکند تا یکی از جالبترین صحنههای فیلم را بسازد و زمینه ساز یک دیالوگ کوتاه اما پر معنا شود.
قهرمان فیلم (گورنگ) بعد از دیدن این صحنه از تریماگاسی علت این کار را میپرسد اما با جوابی شوکه کننده مواجه میشود: تا پایینیها آن را بخورند. گورنگ میپرسد که اگر طبقات بالا این کار را انجام دهند خوشحال میشوی؟ اما تریماگاسی با جدیت جواب میدهد: احتمالا آنها هم این کار را انجام میدهند!
تریما گاسی که نماینده تفکر مصرف گراست به خوبی طرز فکر خود را در فیلم پلتفرم نشان میدهد. از تلنگر ورود او به این سیستم که یک تبلیغات تلویزیونی در مورد چاقو بود، تا تلاش حقیرانه او برای احساس ذرهای قدرت، همه و همه نشانگر یک چیز بود؛ تلاش عاجزانه انسان مدرن و بی هدف برای احساس قدرت و رضایت. حتی تمام شدن جوابهای او با “مشخصا” هم به همین نکته اشاره دارد.
از طرف دیگر، قهرمان داستان که با کتاب به تصویر کشیده میشود، نمادی برای انسانهای جستجوگر است. انسانی که به دنبال معناست و در تلاش است تا شرایط را بهبود دهد. حقیقتی که در ادامه هم کاملا مشهود است.
رسیدن نیمه شب و پخش شدن گاز بیهوشی، کاراکترهای داستان را کمی ورق میزند. تریماگاسی که پیشتر ارزشی برای دیگران قائل نبود با رسیدن به یک نقطه سخت، دست به دامن معنویات میشود. گویی پوست میاندازد و در تلاش است تا با چند جمله کلیشهای به خود اطمینان دهد که قرار نیست در طبقههای پایینتر بیدار شود. اطمینانی که زمان زیادی دوام نمیآورد و بیدار شدن در طبقه 173، آن را به شدت خرد میکند.
این چالش جدید تاثیرات جدیدی رو کاراکترهای داستان دارد. احتمال رسیدن غذا به طبقه 173 بسیار کم است و کاراکترهای داستان به خوبی از این حقیقت آگاه هستند. اینجاست دوستی آنها کمرنگ (شاید هم بیرنگ) میشود؛ اطلاعات (کتاب) بیاهمیت میشود و تنها چیزی که ارزش خود را حفظ میکند، چاقوست.
فیلم پلتفرم، خوی درندگی انسان در زمان گرسنگی (خطر) را به خوبی نشان میدهد. هر فردی بقای خود را به دیگران ترجیح میدهد؛ حتی اگر این کار به معنای از میان برداشتن دیگران باشد.
ادامه فیلم با بیدار شدن گورنگ به همراه یک کارمند پلتفرم همراه است. کارمندی که باور دارد این ساختار تنها 200 طبقه است. باوری که در ادامه باعث فروپاشی او میشود.
با وجود این که ایموگیری چندین سال بود در سیستم کار میکرد، اما از فساد سیستماتیک بیخبر بود. بیخبری او شاید اشارهای به بایکوت خبری و قدرت رسانه در جهان ما داشته باشد. جایی که خبرها به صورت گزیده نمایش داده میشود تا خدشهای به توهم باخبری ما وارد نشود و عطش ما برای آگاهی خنثی شود. شاید با این کار تبدیل به بازوهای فساد هم شده باشیم.
پایان فیلم پلتفرم با سفر قهرمان ما به قسمتهای فراموش شده شروع میشود. سفری که عمق فاجعهی یک ساختار فاسد را به نمایش میگذارد. مرگ بیاهمیت پایین دستان در سیستم و طبقات خالی سوالات زیادی را برای مخاطبان ایجاد میکند. سوالاتی که اکثرا بیجواب میماند و مخاطب را به دنبال جواب میکشد.
فیلم با یک پیام به پایان میرسد. دختر جوانی که نشانهای از بیخبری بازوهای قدرت در این سیستم فاسد است به طبقه صفر فرستاده میشود. پایانی که میتواند برداشتهای متفاوتی ایجاد کند؛ امید پایین دستان برای ایجاد تغییر در صاحبان قدرت، اهمیت بیشتر پیام از یک قهرمان یا وهم بودن تصورات ساختارشکنانه؟ نظر خود را برای ما بنویسید.
رمزگشایی فیلم پلتفرم
احتمالا برای شما هم پیش آمده است که یک فیلم تحسین شده را ببینید اما به نظرتان بسیاری عادی آمده باشد. اگر فیلم پلتفرم هم برای این احساس را به دنبال داشته است، این قسمت از مقاله مخصوص شماست. (توضیح: در نقد فیلم پلتفرم اشاره کردیم که به صورت نمادین ساخته شده است. توضیح بیش از حد ممکن است آزار دهنده باشد، به همین دلیل نمادها را بررسی میکنیم تا ماهیت فیلم برای شما آشکار شود.)
سوال اول: معنی عدد 333 در پلتفرم چیست؟
بر حسب تئوری اعداد، عدد 333 نشان دهندهی دعاهای اجابت شده است.
سوال دوم: پلتفرم نماد چیست؟
نام شخصیت اصلی در فیلم Goreng بود که به زبان مالزیایی به معنی “سرخ شده” است. این نشانه به همراه سایر موارد به درستی نشان میدهد که پلتفرم همان جهنم است.
سوال سوم: دختر نماد چیست؟
دختر کوچکی که در فیلم دیدیم نمادی از امید، خلوص و معصومیت است. او یک پیام است که به طبقه صفر فرستاده میشود. جایی که بدترین گمان را در مورد طبقات زیرین خود دارد اما هنوز هم کسانی در آن پیدا میشوند که کار درست را انجام دهند.
سوال چهارم: سرنوشت گورنگ چطور به نمادین شدن داستان کمک کرد؟
در پایان فیلم تریماگاسی به گورنگ گفت که او پیام نیست و پیام آنها نیازی به حامل ندارد. گورنگ هم حرف او را تایید کرد و با پیاده شدن از پلتفرم نشان داد که رساندن پیام ارزش از دست دادن جانش را دارد. (اگر نقد فیلم V for Vendetta رو دیده باشید، اونجا هم V میگه آرمانها ضد گلوله هستند. گورنگ با این کارش به نوعی خودش رو به شکل یک کار و یک پیام جاودانه کرد.)
سوال پنجم: چرا گورنگ تلاش میکرد تا غذا ها سالم بمانند؟
در نگاه اول میتوان گفت که از ترس بیدار شدن در طبقات پایین این کار را انجام میداد. مفهوم پنهانی این کار تلاش برای متحد کردن پلتفرم بود. هیچ غذایی هیچوقت به انتهای چاله نرسیده بود. اگر این اتفاق می افتاد و غذایی به شکل دست نخورده و سالم به طبقه صفر برمیگشت، نشان میداد که آنها توانسته اند با هم همکاری کنند.
سوال ششم: حلزون در فیلم پلتفرم نماد چه چیزی بود؟
حلزون غذای محبوب گورنگ بود که یک نماد جانبی در جریان فیلم به شمار میرفت. حلزون یک استاد در امر تطابق است و تقریبا با هر شرایطی تطبیق پیدا میکند؛ خصوصیتی که بسیار شبیه زندانیان پلتفرم بود.
چرا فیلم پلتفرم توانست به این حد از موفقیت برسد؟
فیلم پلتفرم نماینده یک سبک جدید نیست. شاید شیوه روایت این فیلم بود که در ابتدا توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند. عناصر فیلم در بسیاری از قسمتها به اندازه بودند. همین امر کافی بود تا بعد از گذشت نیم ساعت از فیلم دچار نماد زدگی نشویم و بتوانیم با روند داستان جلو برویم.
تغییرات فیلم با وجود قابل حدس بودن، قابل درک بودند. برخورد سرد تریماگاسی و رفتار حق به جانب او، خو گرفتن او با گورنگ و البته بستن او به تخت و تهدید او کاملا قابل لمس بودند و حس همزاد پنداری مخاطب را به خوبی تحریک میکردند.
با وجود ناشناخته بودن کارگردان فیلم پلتفرم، استقبال خوبی که از این فیلم شد و البته شرایط خاص جامعه به خاطر کرونا، نتفلیکس انحصار این فیلم را در دست گرفت و باعث بیشتر دیده شدن این اثر تامل برانگیز شد.
نمادها نقش مهمی در این فیلم بازی میکنند و باعث به وجود آمدن برداشتهای متفاوتی از داستان میشوند. از کتاب، چاقو و داستان رسیدن کاراکترها به پلتفرم، تا مدرکی که در آخر به آنها داده خواهد شد. گستردگی برداشتها از یک سو و قدرت نتفلیکس از سوی دیگر باعث شد تا این اثر به یکی از موفقترین فیلمهای سینمای اسپانیا تبدیل شود.
اگر به آثار فلسفی علاقمند هستید، حتما در مورد اقتباس سریالی کمیک موفق سندمن، در نقد سریال Sandman بیشتر بخوانید.
کریستوفر نولان جزو شناخته شده ترین کارگردانها در ایران است و آثار او محبوبیت زیادی در بین سینمادوستان ایرانی دارند. به همین خاطر است که نقد فیلم پرستیژ، که جزو یکی از آثار خاص اوست، کار چندان سادهای نیست. در این مقاله قصد داریم بعد از پرداختن جزئی به داستان فیلم، آن را نقد و حقایق جالب آن را برای شما بازگو کنیم. با ما همراه باشید.
فیلم Prestige در زمانی نه چندان دور اما نه چندان مدرن در انگلستان جریان دارد. جایی که مرگ دلخراش یک دستیار صحنه، 2 دوست و رقیب شعبده باز را مقابل هم قرار داده است. دشمنی این 2 رقیب زمانی بالا میگیرد که یکی از آنها موفق میشود بزرگترین تردستی قرن یعنی تلپورت را انجام دهد. وقتی کسی در یک نقطه غیب و در جایی دیگر ظاهر میشود، شعبدههای دیگر چندان جذاب به نظر نمیرسند.
همین قضیه باعث میشود تا رقیب او بیصبرانه به دنبال جوابی برای سوالات خود باشد. در این راه او دست به انجام خطرناکترین کارها میزند، دست به دامن تسلا و دستگاهش میشود تا بتواند راهی پیدا کند. همین تلاشها باعث میشود تا جان افراد بیشماری به خطر بیوفتد. ارزشها و ضد ارزشها رنگ ببازند و در انتها فقط شکست و انتقام برای هر دو مهم باشد.
قسمت بعد از نقد فیلم، مربوط به بررسی آخر فیلم Prestige و رمزگشایی آن است. اگر فیلم را کامل ندیده اید، این قسمت میتواند همه چیز را برای شما اسپویل کند.
در نقد فیلم پرستیژ باید اعتراف کرد که این اثر جزو بهترین فیلمهای مربوط به نمایش و تردستی به شمار میرود. نولان توانسته است در این فیلم تعادل خوبی میان هیجان، فلسفه و مفهوم، داستان سرایی، استرس و ترس و حتی اخلاقیات برقرار کند. همین مورد به تنهایی برای ستودن Prestige کافیست.
ماهیت کلی داستان هم در مورد گرفتن یک انتقام قدیمی و جلو رفتن کاراکترها در مسیر تاریک آن است. تمام این عوامل دست در دست هم میدهند تا این فیلم جزو بهترین کارهای کریستوفر نولان باشد.
البته که شما هم احتمالا این فیلم را دیده و آن را پسندیده اید، اما نقد فیلم پرستیژ قرار نیست تماما در مدح و ثنای آن باشد. بگذارید این فیلم جذاب را کمی جزئیتر بررسی کنیم.
شروع فیلم Prestige بسیار جالب است و توضیح دادن مفهوم کلمه پرستیژ در این فضای ویکتوریایی کاملا بهجا به نظر میرسد. صدای مایکل کین (اگر فیلم نسخه اصلی را دیده باشید) در مقدمه ای کوتاه توضیح میدهد که هر شعبده از 3 قسمت تشکیل شده است. قسمت اول ادعاست. صحنهای که چیده شده و کاری که قرار است انجام شود. قسمت دوم شعبده تغییر یا چرخش که با به چالش کشیدن واقعیت همراه است و قسمت سوم که پرستیژ نام دارد.
در هر شعبده موفقی همه چیز قرار است به حالت عادی برگردد و انتخاب این نام (یکی از معانی Prestige در انگلیسی حیثیت است) همین قضیه را تصدیق میکند. مثلا در مرحله 1، یک زن داخل یک جعبه قرار میگیرد. در مرحله دوم جعبه از وسط اره میشود و قسمتهای آن از هم جدا میشوند. در قسمت سوم، حیثیت اجرا با برگرداندن همه چیز به حالت عادی و دیدن یک زن سالم برقرار میشود. نظرتان چیست که نقد فیلم پرستیژ را از این نقطه آغاز کنیم؟
داستان فیلم حول محور یک رقابت و بعدها یک انتقام جریان دارد. فضای داستان مشخص و المانها به صورت منطقی در کنار هم قرار داده شده اند. در مرحله بعدی داستان، حقیقت به چالش کشیده میشود. جایی که به نظر میرسد بوردن میتواند تلپورت کند. در عصری که مردم به جادوی سیاه اعتقاد داشتند، طبیعیست که کار و بار بوردن بگیرد و قسمت دوم تردستی نولان در اینجا برای ما جذاب به نظر برسد.
به شخصه از داستان پردازیهایی در این سبک لذت میبرم. فصل اول و دوم سریال شرلوک شبکه BBC (با بازی بندیکت کمبربچ و مارتین فریمن) هم به همین خاطر برای من جذابیت بسیار زیادی داشت. به همین خاطر میگویم پرستیژ سریال شرلوک (فقط در 5 قسمت اول) از پرستیژ فیلم نولان بهتر بود.
قسمت سوم تردستی نولان قرار بود چیزی را به ما نشان بدهد که از همان ابتدا جلوی چشممان بود. چیزی که بعد از دیدنش روی پیشانیمان میزدیم و از خود میپرسیدیم که چرا قبلا متوجه آن نشده بودیم. البته تردستی رابرت انجیر کمی این حس و حال را داشت اما وقتی از تردستی اصلی بوردن رونمایی شد نتوانستم چندان از آن لذت ببرم. به نظر میرسید که گره های دست فیلمنامه محکم بسته شده و قرار است Prestige قبل از رسیدن تبر خفه شود. به همین خاطر فیلم را به 2 قسمت تقسیم میکنم تا وقتی میگویم قسمت اول را واقعا دوست داشتم، از صمیم قلب باشد.
المانها و کاراکترهایی که در سراسر فیلم به آن اضافه میشدند اکثرا نقش مهمی روی کاراکترها داشتند. تلاش کارگردان برای نشان دادن علت وجودی این شخصیتها در فیلم هم بسیار خوب بود. مثلا پیرمرد تردست چینی را به یاد بیاورید که میتوانست یک گلدان بزرگ را از غیب ظاهر کند. ترفند او برای سایر تردستها عیان بود اما او وجود داشت تا نشان دهد یک شخص برای رسیدن به اهداف خود حاضر است تا چه اندازه فداکاری از خود نشان دهد. آیا او میتواند از نصف زندگی خود چشم پوشی کند یا حاضر است تا یک انسان را به جای پرنده در تردستی اش قربانی کند؟
کاراکتر دیگری که تاثیر زیادی روی فیلم داشت و عمق آن را بیشتر میکرد تسلا بود. تسلا در فیلم پرستیژ فقط یک شخصیت نبود، بلکه رقابت او با ادیسون، نشان دهنده فاز بزرگتری از ماجرا فیلم بود.
همه ما از رقابت بین این 2 دانشمند خبر داریم. تفاوت کاراکترهای این 2 شخص هم به خوبی در فیلم نشان داده شد. رقابت تسلا و ادیسون برای تسلط کامل بر تکنولوژی بود، دقیقا مثل بوردن و انجیر. قرار بود خروجی این رقابت موفقیت 1 نفر و شکست و فراموش شدن دیگری را رقم بزند. اگر فکر میکنید در این مورد اغراف میکنم، حتما در مورد فیلم illusionist تحقیق کنید تا ببینید که Prestige چطور باعث شکست و فراموشی آن در دنیای واقعی شد.
دستگاه تسلا در فیلم پرستیژ هم جزو عناصر به یادماندنی این فیلم بود. هر چند داستان برای رساندن ما به آن کمی زیاد کش داده شد. کش دادن یک قسمت از فیلم، آن هم قسمتی مانند این، میتواند بد نباشد اما وقتی پای انتقام، قتل، هیجان، نابودی و رقابت در میان باشد، کش دادن سم است.
کاراکترهای اصلیتر در این فیلم هم خوش درخشیدهاند. نامهای بزرگی که تفاوت خود را با دیگران به خوبی نشان دادهاند، توانستند یک تصویر کامل و باورپذیر از کاراکترهای خود به مخاطب ارائه کنند. نگرانیها، دردها و احساسات آنها فقط محدود به دیالوگها نیست و میتوان به خوبی با آنها ارتباط برقرار کرد.
اگر به دیدن فیلمهای هالیوود علاقه دارید، آثار معرفیشده در مقاله بهترین فیلم های آمریکایی را از دست ندهید!
آخر فیلم Prestige چی شد؟
اخطار: این قسمت به طور کامل قسمت پایانی فیلم پرستیژ را اسپویل میکند.
در آخر فیلم Prestige میبینیم که برادر دوقلوی بوردن به سمت لرد کالدو میرود. لرد کالدو آخرین کپی باقیمانده از انجیر است. بوردن به کالدو شلیک میکند تا او در آخرین ثانیههای زندگی خود بفهمد که راز ترفند تلپورت بوردن چه بوده است. آخرین جمله بوردن به کالدو این است: ببین رابرت. از خودگذشتگی بهای یه تردستی خوبه. ولی تو هیچوقت اینو درک نکردی، درست نمیگم؟
بعد از این که انجیر با استفاده از دستگاه تسلا برای بوردن پاپوش دوخت و او را راهی چوبه دار کرد، برادر دوقلوی بوردن برای انتقام او را به قتل رساند. (و از آن به بعد به جای برادرش هم زندگی کرد.)
اگر به دنبال یک فیلم جنایی با پایانبندی بینقص هستید نقد فیلم Seven را بخوانید.
نکات جالب در مورد فیلم Prestige
نقد فیلم پرستیژ نکات جالب زیادی داشت اما این نکات به پشت پردهی این فیلم هم کشیده شدهاند. نکاتی که ممکن است برای شما هم جالب باشند.
نویسنده کتاب پرستیژ این فیلم را سطحی میداند و فکر میکند اگر به دست سم مندس ساخته میشد میتوانست اثری عمیق و تاثیرگذار باشد.
بازیگر نقش تسلا (دیوید بووی) درخواست اول نولان برای ایفای این نقش را رد کرد. بعد از این اتفاق نولان سوار هواپیما شد و در یک قرار رو در رو نظر او را تغییر داد.
نگارش فیلمنامه Prestige در حدود 5 سال طول کشیده است.
جمله “I know what you are” در فیلمنامه اصلی وجود نداشت و بعدا به آن اضافه شد.
پرستیژ به علت استخدام شدن نولان در پروژه Batman Begins کمی به تاخیر خورده است.
طراحی صحنهها در گاراژ کریستوفر نولان انجام شده است.
فقط یک شعبده باز واقعی در کل جریان فیلمبرداری پرستیژ حضور داشت.
تقریبا هر 1 دقیقه از فیلم شاهد یک پرش زمانی هستیم.
فیلمنامه به شکل یکی از تردستیهای داستان نوشته شده است. (موضوعی که قسمت نقد فیلم پرستیژ به آن پرداختیم.)
لهجه بد اسکارلت جوهانسون باعث شد تا یک تئوری در مورد مهاجر بودن کاراکتر او به وجود بیاید. برخی فکر میکنند که که کاراکتر اولیویا یک مهاجر آمریکایی است که به انگلستان مهاجرت کرده اما این موضوع را از همه پنهان میکند.
اگر به تماشای فیلم های مشابه پرستیژ علاقه دارید، به مقالهی بهترین فیلم های جادوگری سر بزنید.
به عنوان جایگزینی برای واتس اپ، محبوبیت تلگرام به سرعت در حال افزایش است، هم به عنوان یک برنامه پیام رسان و هم به عنوان یک پلت فرم رسانه اجتماعی. با توجه به اینکه بسیاری از مردم اکنون از شبکه اجتماعی استفاده می کنند، به احتمال زیاد مجبور خواهید بود با جریان گسترده ای از اطلاعات در گروه های چت، اعضای خانواده و دوستان روبرو شوید. خوشبختانه، تلگرام به شما این امکان را می دهد تا با ایجاد پوشه های چت، برای سازماندهی چت های خود، این شلوغی را برطرف کنید. این آموزش نحوه ایجاد فولدر تلگرام را به شما نشان می دهد.
اگرچه صدها برنامه پیامرسانی فوری برای اندروید و iOS در دسترس هستند، اما همه آنها متمایز نیستند. فقط تعداد کمی از برنامه های پیام رسانی فوری وجود دارند که ایمن هستند و ویژگی های بهتری ارائه می دهند.
معمولا WhatsApp، Telegram و Signal Private Messenger برای پیامرسانی فوری بهترینها هستند و ویژگیهای حریم خصوصی و امنیتی منحصربهفردی را ارائه میدهند. در این مقاله در مورد یکی از بهترین ویژگی های حفظ حریم خصوصی پیام رسان تلگرام صحبت خواهیم کرد.
اگر از تلگرام استفاده می کنید، ممکن است بدانید که این تلگرام دارای یک ویژگی واتساپ نوع آخرین دیده شده است. این ویژگی به مخاطبین شما می گوید آخرین باری که برنامه را دیده اید. آن را در مسنجر، واتس اپ و اینستاگرام نیز می بینید، اما به نام های مختلف.
اگر در حال خواندن این راهنما هستید، ممکن است چت تلگرام دوستتان را دیده باشید که «لست سین تلگرام» را نشان می دهد. و پس از توجه به “Last seen”، می خواهید زمان دقیق آن را بفهمید. برخلاف واتس اپ که زمان دقیق را نشان می دهد، تلگرام از چندین نشانگر وضعیت برای نمایش زمانی که مخاطب چت را دیده است، استفاده می کند.
وضعیت «لست سین تلگرام» در تلگرام در میان چندین نشانگر وضعیت دیگر است. گاهی اوقات، حتی ممکن است نشانگر وضعیت “آخرین بازدید طولانی مدت” را در تلگرام مشاهده کنید.
آخرین بازدید اخیر: بین 1 ثانیه تا دو روز.
آخرین بازدید در عرض یک هفته: بین دو تا هفت روز.
آخرین بازدید در یک ماه: بین هفت روز تا یک ماه.
آخرین بازدید مدت ها پیش: بیش از یک ماه.
اگر آن شخص شما را بلاک کرده باشد، ممکن است وضعیت «آخرین بازدید طولانی مدت» را در تلگرام مشاهده کنید. آخرین باری که مدت ها پیش دیده شده است، فقط یک بازه زمانی را توجیه می کند که می تواند یک ماه تا همیشه باشد.
چگونه لست سین تلگرام را مخفی کنیم؟
اگر شما فردی هستید که ترجیح نمی دهید وضعیت آخرین بازدید خود را برای دوستان خود قابل مشاهده کنید، می توانید به راحتی آن را از تنظیمات تلگرام مخفی کنید. در اینجا نحوه مخفی کردن وضعیت آخرین مشاهده در تلگرام آمده است.
برنامه تلگرام را در گوشی خود باز کنید و روی سه خط افقی در گوشه بالا سمت چپ ضربه بزنید.
مخفی کردن لست سین تلگرام
از لیست گزینه ها، روی تنظیمات ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
اکنون در صفحه تنظیمات، به پایین اسکرول کنید و روی Privacy and Security ضربه بزنید.
در بخش Privacy and Security، روی Last Seen & Online ضربه بزنید.
اکنون، تحت عنوان Who can see your Last Seen time? بخش، “Nobody” را انتخاب کنید.
اگر می خواهید آخرین وضعیت حضور و آنلاین بودن خود را از یک کاربر خاص مخفی کنید، روی گزینه Never Share with ضربه بزنید و مخاطب را انتخاب کنید.
خودشه! به این ترتیب می توانید آخرین مشاهده را در تلگرام مخفی کنید. ما از تلگرام برای اندروید برای نشان دادن روند استفاده کرده ایم. شما باید همان مراحل را در آیفون خود انجام دهید.
چگونه بفهمیم چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است؟
خوب، هیچ راهی برای دانستن اینکه چه کسی شما را در تلگرام بلاک کرده است وجود ندارد. اما، اگر مشکوک هستید که شخصی حساب شما را مسدود کرده است، می توانید به راحتی آن را بررسی کنید.
پیامهای تحویلنشده، عکس نمایه جایگزین شده با حروف اول، و وضعیت آخرین مشاهده دیگر در دسترس نیست معمولاً نشان میدهد که شما مسدود شدهاید.
خب، مشاهده لست سین تلگرام هر کاربر تلگرام بسیار آسان است. برای مشاهده آن، فقط باید پنجره چت را باز کنید و به بالای پنل چت نگاه کنید. در بالا، می توانید آخرین وضعیت مشاهده شده یک کاربر را مشاهده کنید.
با این حال، اگر کاربر تنظیماتی را برای پنهان کردن آخرین وضعیت مشاهده انجام داده باشد، چیزی نمیبینید. در این صورت باید از نسخه های مود شده تلگرام استفاده کنید. تعداد زیادی مود تلگرام برای اندروید موجود است که به شما امکان می دهد آخرین وضعیت مشاهده شده را حتی اگر کاربر آن را مخفی کرده باشد بررسی کنید.
با این حال، استفاده از برنامههای اندرویدی اصلاحشده منجر به مسدود شدن حساب کاربری میشود. همچنین خطر امنیت و حریم خصوصی بسیار بالاست. بنابراین، توصیه می شود از استفاده از هر گونه نسخه تغییر یافته تلگرام خودداری کنید.
اگر به کمک بیشتری در مورد معنی Last Seen Recently در تلگرام نیاز دارید، در نظرات زیر با ما در میان بگذارید. همچنین اگر مقاله به شما کمک کرد، حتما آن را با دوستان تلگرامی خود نیز به اشتراک بگذارید.